شما احتمالاً به اين نتيجه ميرسيد كه نامزدتان توان اين را دارد كه بعد از وابسته كردن شما، دستتان را در پوست گردو بگذارد و شما را به حال خود رها كند. برخي از علايم خطر ميتوانند شما را از اين امر آگاه كنند. اين علايم باعث فعّالسازي طرحواره درمانگر تلهي زندگي رهاشدگي ميشوند.
علايم خطر در نامزد (يا همسر)
۱. همسرتان به دليل درگيري عاطفي با فردي ديگر، حاضر نيست زير بار روابط متعهدانهي ديرپا برود.
۲. همسرتان هميشه در دسترس نيست كه اوقاتي را با يكديگر بگذرانيد (مثلاً زياد به مسافرت كاري و اداري ميرود، محل كارش خيلي دور است يا به كار اعتياد دارد).
۳. همسرتان از لحاظ عاطفي، فردي بيثبات است (مثلاً معتاد است، افسرده است، شغل ثابتي ندارد) و نميتواند بر اساس اصول منطقي با شما رابطهاي عاطفي و پايدار برقرار كند.
۴. همسر شما تنوع طلب است. دوست دارد در روابطش آزاد باشد، مايل است كه براي ديگران دلربايي كند.
۵. همسرتان نسبت به شما دودل است. از نظر منطقي ميل دارد با شما زندگي كند، اما از نظر عاطفي ميل چنداني ندارد يا اين كه لحظهاي عاشق ديوانهوار شماست و لحظهاي بعد از چشم او ميافتيد. مثل اين كه همسرتان تكليفش با خودش روشن نيست.
|
شما به دنبال شريك زندگي يا همسري نميگرديد كه بتواند شما را به يك رابطهي باثبات و ايمن اميدوار كند، بلكه مجذوب كسي ميشويد كه شما را در دام بلاتكليفيِ بين اميدواري و نااميدي بيندازد. احساس ميكنيد فردي را براي زندگي سالم پيدا كردهايد يا حدّاقل آن فرد روابط باثباتتري با شما دارد. اما اين احساس خوشايند اوليه پس از چندي نقش بر آب ميشود و شما پي ميبريد كه در يك حلقهي معيوب فعالسازي تلههاي زندگيتان گير افتادهايد.
برچسب:
طرحواره درمانگر،
طرحواره درماني،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۱۶ تير ۱۳۹۹ساعت:
۰۱:۱۴:۴۸ توسط:دكتر طرحواره درمانگر موضوع:
پذيرش مرگ پدر براي من واقعاً دردناك و جگرسوز بود. خاطرهي روشن و واضحي از مرگ پدرم ندارم، بلكه در ذهنم چند تصوير گن و مبهم در اين مورد دارم. پدرم مرد خوب و مهرباني بود و مرا زياد بغل ميكرد.
بعد از اين كه پدرم را از دست دادم در عالم كودكي كنار طرحواره درمانگر پنجره ميايستادم و منتظر بازگشت پدرم ميشدم (گريه)، اصلاً نميتوانستم قبول كنم كه پدرم مرده است.
احساسي را كه هنگام ايستادن كنار پنجره و انتظار بازگشت پدرم داشتم، هيچگاه فراموش نميكنم.
درمانگر: آيا اين احساس الآن نيز با شماست؟
جسيكا: اين احساس هنوز هم با من هست. به خصوص وقتي شوهرم از من دور ميشود.
جسيكا دربارهي مسافرتهاي كاري همسرش سخت مشكل داشت. هر وقت جورج به مأموريت اداري ميرفت، جسيكا به شدّت آشفته و بيقرار ميشد.
جسيكا: مشكل من با همسرم يك سناريوي واحد و تكراري دارد. من ميزنم زير گريه و جورج سعي ميكند مرا آرام كند، اما زهي خيال باطل. من به اين سادگي آرام نميشوم. وقتي هم پيش من نيست، نيمي از اوقات را در ترس و وحشت به سر ميبرم و نيم ديگر اوقات را نيز گريه ميكنم.
وقتي جورج به خانه برميگردد به دليل اين كه مرا تنها گذاشته است از دست او عصباني و دلخور ميشوم، اين تمام سناريوي زندگي ماست. وقتي جورج به خانه برميگردد، گاهي اوقات آنقدر عصباني هستم كه نميخواهم ريخت او را ببينم.
برچسب:
طرحواره درمانگر،
طرحواره درماني،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ تير ۱۳۹۹ساعت:
۰۲:۱۰:۴۷ توسط:دكتر طرحواره درمانگر موضوع:
مانع هشتم: مشكل شما عميقتر از آن است كه به تنهايي بتوانيد از پس آن برآييد
بيماران قبل از اين كه به ما مراجعه كنند سخت تلاش كردهاند كه خودشان را تغيير دادهاند. وقتي كه از اين راه دست خالي برميگردند آنگاه دست نياز به طرحواره درمانگر سوي متخصصان دراز ميكنند.
ممكن است اين پديده براي شما هم پيش آمده باشد. ممكن است با همهي تلاشي كه براي انجام تمرينهاي اين كتاب كردهايد باز هم نتوانستهايد از شرّ تلهي زندگي خلاص شويد. ممكن است با وجود همهي تلاشهاي ارزشمند شما باز هم تلهي زندگي به حاكميت سلطهگرانهاش بر ابعاد مختلف زندگي شما ادامه ميدهد.
احتمالاً به تنهايي از پس آن برنميآييد. در اين صورت از افراد صاحبْ صلاحيت كمك بخواهيد. شما براي تغير تلههاي زندگي نياز داريد با فردي كه تخصص و تجربه داشته باشد، رابطهاي ايمن و سالم برقرار كنيد. درمانگران ميتوانند نيازهاي شما را تا حدودي ارضا كنند، درمانگران بايد رودربايستي را با شما كنار بگذارند و مشكلات شما را به طور عينيتر مشخص سازند.
راه حل: از درمانگر، كمك حرفهاي بخواهيد يا در گروهدرمانيهايي شركت كنيد كه زير نظر متخصص اداره ميشوند.
حال كه با كليّت برنامهها آشنا شديد، اجازه بدهيد كه هر كدام از تلهي زندگي را مفصل توضيح بدهيم. شما با مطالعهي فصلهاي مربوط به هر كدام از تلههاي زندگي، در راه تغيير گام برداشتهايد.
«خواهش ميكنم مرا تنها نگذار!» تلهي زندگي رهاشدگي
جسيكا: بيست و هشت سال دارد. اين نگراني دست از سر جسيكا برنميدارد كه مبادا شوهرش او را تنها بگذارد.
جسيكا به اولين نكتهاي كه در شروع مصاحبه اشاره كرد اين بود كه در سن كودكي پدرش را از دست داده است.
جسيكا: وقتي هفت ساله بودم اين مصيبت به سرم آمد. پدرم در محل كار دچار سكته قلبي شد.
برچسب:
طرحواره درمانگر،
طرحواره درماني،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۸ تير ۱۳۹۹ساعت:
۰۱:۵۹:۲۵ توسط:دكتر طرحواره درمانگر موضوع: